Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-04-30@05:07:23 GMT

قصه یک عکس-6 وضوی امام خمینی در بیابان‌های بصره

تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۹۱۹۴۰۴

قصه یک عکس-6 وضوی امام خمینی در بیابان‌های بصره

مجله فارس‌پلاس؛ در مهرماه 1357 فشارهای دولت بعث بر امام خمینی بیشتر شد و بسیاری از فعالیت‌های ایشان از سوی دولت عراق ممنوع شد. این محدودیت ایشان را به فکر هجرت به دیگر کشورها انداخت. ایشان پس از مشورت با برخی از نزدیکان سوریه را به عنوان مقصد انتخاب کردند و تصمیم گرفتند که از طریق کویت به سوریه بروند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حجت‌الاسلام فردوسی‌پور از همراهان امام خمینی در مرز کویت در کتاب خاطراتش می‌گوید: در مسیری که به طرف مرز عراق می‌رفتیم مامورین امن‌العام[1] ما را تا ‏‎ ‎‏نزدیکی‌های بصره بدرقه کردند. از آنجا به بعد ما را تحویل مامورین امن‌العام بصره دادند که آنها مراقبت می‌کردند. از قضایایی که در بین راه ‏‎ ‎‏اتفاق افتاد، صبحانه خوردن امام بود که خیلی جالب بود. امام فرمود: ‎‏برویم در این بیایان بنشینیم و صبحانه بخوریم. سفره‌ای و پنیری و مغز گردو و فلاکس چایی داشتیم، آنجا یک پتو انداختند و امام نشستند. صبحانه خیلی ساده و معمولی صرف شد و بعد امام وضو گرفتند. ما ‏‏هم ‏‎ ‎‏با ‏‏یک دوربین کوچک، عکس آن منظره را گرفته ایم که بسیار جالب بود.‏[2]

 

در کتاب الف.لام. خمینی نیز که شرحی بر زندگی امام خمینی است به اتفاقات پرداخته شده است. در این کتاب آمده است:

«کاروان کوچک آیت‌الله خمینی که مأموران امنیتی عراق تعقیبش می‌کردند، نزدیکی بصره، در سایه قهوه‌خانه‌ای متروک، ایستاده، صبحانه خورد. نزدیک ظهر به شهر زبیر رسیدند و از آن‌جا راهی مرز کویت شدند. امام خمینی در زبیر وضو گرفت. می‌خواست نماز ظهر و عصر را به امام اهل سنت مسجد آن محل اقتدا کند، اما اطرافیان گفتند «اگر صلاح بدانید برویم مرز عراق [و کویت]؛ در آن فاصله‌ای که گذرنامه‌ها آماده و مهر می‌شود، نماز را هم آن‌جا بخوانیم. [تا ظهر نیم ساعت باقی بود.] امام هم موافقت کردند.» نماز را در مرز صفوان خواندند و از آن‌جا خود را به مرز عبدلی رساندند. گذرنامه‌هایی که در مرز صفوان مهر خروج خورده بود، در مرز عبدلی مهر ورود خورد.

در صفوان کسانی که برای مشایعت مرادشان آمده بودند، بی‌تابی خود را با ریختن اشک نشان داده بودند. آیت‌الله که اوضاع را دیگرگون دیده بود گفته بود: «عزیزان من چرا ناراحت هستید؟ چرا بی‌تابی می‌کنید؟ وظیفه ما عمل به تکلیف است. در هر جا که باشیم باید به کارمان که مبارزه است ادامه بدهیم و عمل به وظیفه کنیم. شما هم باید انجام وظیفه کنید. من از طرف دولت عراق مجبور و مخیر شدم بین اینکه در نجف بمانم و به بحث و درس مشغول باشم و کار سیاسی نکنم و یا اگر می‌خواهم کار سیاسی انجام بدهم از عراق بروم. من شقّ دوم را انتخاب کردم. من برای انجام وظیفه از نجف خارج می‌شوم و می‌روم، می‌روم تا فریاد مظلومیت ملتی که همه چیزش را حتی فرزندانش را در راه اسلام داده است به دنیا برسانم و شما هم وظیفه خودتان را در هر کجا که هستید انجام بدهید. الآن که خانواده و زن و فرزندان شما در اینجا هستند، در نجف بمانید. من در هر کجا که مستقر شدم شما می‌توانید بعداً آنجا بیایید و به من ملحق شوید.»[3]

 

پی‌نوشت:

[1]- مأمورین امنیتی

[2]- http://yon.ir/xmJiE

[3]- بهبودی، هدایت الله، کتاب الف لام خمینی، انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، تهران زمستان 1396 ص 870.

 

انتهای پیام/

منبع: فارس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۹۱۹۴۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا می شناسیدش؟

آیت الله سید مهدی امام جمارانی، و تو چه دانی او کیست؟ 

عالمی فرهیخته و دانا 

سیدی جلیل و فروتن 

جلوه ای از خلق خوش محمدی 

با سابقه ای طولانی در خدمتگزاری برای عامه مردم 

مورد احترام همه جناح ها 

میزبان امام خمینی (ره) 

کسی که خانه شخصی خود را در جماران برای سکونت امام خمینی در اختیار قرار داد  

خانه ای که قبل از انقلاب مأمن انقلابیون بود 

و حسینیه ای را که جد او بانی اش بود محل ملاقات های عمومی امام خمینی کرد. 

با این همه سوابق نسل جدید او را نمی شناسد و حق دارد 

چون بیش از پانزده سال است در صدا و سیما نه نامی از او برده می شود و نه تصویری 

ضد انقلاب هم که از او خوشش نمی آید تا او را معرفی کند 

پس جوان بیست ساله ایرانی از کجا او را شناخته باشد؟ 

چه می گویم، اصلا در این روزگار چه نیازی به شناخت چنین افرادی هست؟ 

امثال پناهیان و صدیقی کافی هستند تا شب و روز، شام و سحر، جمعه و غیر جمعه همه شبکه های صدا و سیما دربست در اختیار آنان باشد تا هرگونه اراده می کنند راجع به پیامبر و اسلام و امام زمان سخن بگویند و دین پاک و خالص مردم را دستکاری کنند.  

زمانه عجیبی است، سید مهدی امام جمارانی که از باب « اهل البیت ادری بما فی البیت» صدها خاطره شنیدنی و آموزنده از مصاحبت با امام خمینی در سینه دارد باید سکوت کند و مردم نباید در مناسبتها و سالگردهای رحلت امام و یا پیروزی انقلاب راجع به شخصیت و دیدگاه های امام از او بشنوند. بلکه شخصیت امام خمینی را در صدا و سیما از زبان کسانی باید آموخت که در تمام عمرحتی یک جلسه با امام همصحبت نبوده اند. چرا؟ پاسخ روشن است، تا امام را آن گونه معرفی کنند که در مسیر تحقق اهداف شان مفید و کارساز باشد و برای نسلی که باید برای اهداف خاص تربیت شوند کاربرد داشته باشد. امامی خشن، گوشت تلخ، وجودش پر از خشم مقدس نسبت به ملتهای جهان حتی به مردم خودش. 

 ولی امام جمارانی که از نزدیک شاهد رفتار و سیره امام بوده روایتهایی کاملا متفاوت دارد. یک بار ایشان برای ما نقل می کرد در ملاقاتهای پاریس یک روز دختر خانمی حدود بیست ساله با روسری و لباسی که نوعا ما اینگونه افراد را بد حجاب می نامیم از میان جمع برخاست و دو سؤال و تقاضا کرد. اول اینکه مشخص فرمایید مقصودتان از حجاب چیست؟ پاسخ امام خمینی یک جمله کوتاه بود فرمود همین که شما دارید. تقاضای دوم این بود که من مایلم با شما ازدواج کنم. با این سؤال عجیب توجه حاضران به چهره امام جلب شد که به عنوان یک مرجع تقلید و رهبر یک انقلاب بزرگ چه برخوردی خواهد داشت. امام با خنده ملیحی فرمودند پس خانم چی (امام همسرشان را همیشه با کلمه«خانم» خطاب می کردند) آن دختر بیست ساله گفت من در خدمت خانم خواهم بود. امام در میان خنده حضار فرمودند نه، ولی من دعا می کنم که یک همسر خوب و مورد پسند نصیبتان شود. 

رفتار امام خمینی، بنیانگذار انقلاب اسلامی کجا و برخوردهای کسانی که امروز به نام اسلام و انقلاب و امام و شهیدان با مردم دارند کجا! 

آری بیان اینگونه وقایع از سیره امام خمینی، از نگاه فرهنگی حاکم بر جامعه امروز، بدآموزی دارد و نباید مطرح شود. 

اما چند روز پیش سعادت یار شد و به همراه دو تن از دوستان شفیق به زیارت آقای امام جمارانی نایل شدم. 

محضرش شیرین و جذاب و سخنانش مثل همیشه دلنشین و سودمند بود 

حسرت خوردم چرا باید جامعه از چنین شخصیتهایی محروم باشد 

چرا نزدیکترین یاران امام باید یا محصور، یا محبوس، یا ممنوع التصویر و یا منزوی باشند؟ 

بگذریم، اگر خداوند توفیقی را بر این قلم عنایت کند زوایای ناشناخته ای را از راز انزوای یاران نزدیک امام خواهد نوشت. والسلام

محمدعلی خسروی

دیگر خبرها

  • محسن رضایی و ابوشریف اعتقاد داشتند وظیفه سپاه جنگیدن با دشمن خارجی نیست /گروه‌های چپ به ارتشی‌ها تهمت‌های ناموسی زدند
  • خدمات تخصصی درمانی با حمایت خیران سلامت شهرستان نور انجام می‌شود
  • مطهری امام
  • تقویت همکاری ایران و عراق برای مقابله با پدیده گرد و غبار
  • آغاز عملیات توسعه بخش دیالیز بیمارستان امام خمینی (ره) خاش
  • تصاویری از نوه و نتیجه امام خمینی در مراسم ترحیم
  • زائران حج شناخت و معرفت خود را تقویت کنند
  • آیا می شناسیدش؟
  • نخست‌وزیر عراق: جامعه جهانی به وظیفه خود برای توقف جنگ ظالمانه غزه عمل کند
  • امام جمعه نجف اشرف: اوضاع جهان به نفع اسلام پیش می رود